موضوع: "29دی"

انتظار فرج در عيد نوروز

 

در هياهوي شب عيد تو را گم كرديم      غافل از آنكه شما ،اصل بهاري آقا

 

 

 

حقايقي درباره نوروز كه شايد ندانيد.

حقايقي درباره نوروز كه شايد ندانيد.

 

 

« نوروز» اسم بامسمایی است. اسمی است که کاملا هم با عید و هم با فصل بهار که موسم رویش نو و نوین طبیعت است، همخوانی دارد.

بعلاوه اسمی است که با خود تفکر به همراه می‌آورد، تفکری که بیشتر انسان‌ها همزمان با آغاز سال نو، خواه ناخواه به یادش می‌افتند.

سرانجام نیز نوروز با بخشی از دعای آغاز سال جدید و بخصوص عبارت «حول حالنا» تناسب فراوانی دارد. با این حال واقعیت این است که بیشتر ما به «نوروز» به فصل عید، تفریح، مهمانی، مسافرت، دورهمی و خوش و بی‌خیال بودن فکر می‌کنیم که البته جز ‌این هم نیست و نخواهد بود.

با این حال اگر به ترکیب واژه نوروز فکر و مقداری در آن تامل کنیم، خواهیم دید که پیام این لغت، شاید چیزی فراتر از عید و ملزوماتش باشد. نوروز از دو بخش «نو» یعنی تر و تازه و جدید شدن و «روز» یعنی یک روز دیگر تشکیل شده و در مجموع این پیام را حمل می‌کند که باید روزی نو و جدید آغاز کرد و «روز نو» قاعدتا روزی است که انسان با ایجاد تغییراتی کوچک و بزرگ در روح و جسم خود، دریچه‌ای جدید به زندگی بگشاید.

اینجاست که زاویه دید به نوروز متفاوت خواهد شد و وجهی تفکری ـ فلسفی از آن مشاهده می‌شود که در کوران مشغله‌ها و دشواری‌های زندگی ـ ‌بخصوص در این ماه اسفند ـ کمتر به آن فکر کرده‌ایم.

ضرورت تغییر

همه آداب و رسوم عید نوروز پیام ایجاد تغییر دارند؛ از خانه‌تکانی گرفته تا چهارشنبه‌سوری. همه می‌خواهند بگویند با دور ریختن هر آنچه ناصواب بوده، سال جدید را به گونه‌ای دیگر و با ایجاد تغییر آغاز کنیم. اما پرسش بزرگ این است که چرا با وجود آغاز سال جدید، ما کمتر تغییر کرده یا اصولا خیلی تغییر نمی‌کنیم و راه ایجاد تغییر در خودمان چیست؟ در پاسخ به بخش اول سوال باید گفت علت تغییر نکردن خیلی از ما در نوروز این است که اصولا به تغییر فکر نمی‌کنیم.

حالا یا مجال آن را نداریم یا اصولا نیازی به آن نمی‌بینیم. یعنی ویژگی چندان نامطلوبی را در روح و جسم‌مان مشاهده نمی‌کنیم که نیاز به تغییر آن باشد.

در کنار این شاید هم قدری تنبلیم و به این قاعده پایبند که‌: «ترک عادت موجب مرض است!» حالا در پاسخ به بخش دوم پرسش پیش گفته از این مقدمه استفاده کرده و عرض می‌کنیم برای ایجاد تغییر باید ابتدا یک ارزیابی از خودمان داشته باشیم.

این ارزیابی در واقع تهیه و تدوین کارنامه عملکرد یکساله ماست. در این کارنامه نیز همه چیز هست: از کاری که با روح‌مان کرده‌ایم تا از کاری که با جسم‌مان کرده‌ایم. کارنامه کار و زندگی و پول درآوردن و سیر و سلوک شخصی و خانوادگی و اجتماعی، نیکوکاری یا خدای ناکرده، غیر آن، خوش‌اخلاقی یا بداخلاقی، بامرامی یا غیر آن، نوع غذاخوردنی که احیانا به اضافه وزن منجر شده باشد، نوع رابطه ما با عشق و خنده و شادی و خلاصه طیف متنوعی از اعمال و رفتارمان که زیر اسم « زندگی » جمع شده است. روشن است که این ارزیابی، کاری دشوار است.

چرا که قرار گرفتن در برابر قاضی وجدان، کار سختی است که خیلی از ما تحملش را نداریم و خیلی وقت‌ها سعی می‌کنیم طوری یا آن را بپیچانیم، به تعویق بیندازیم یا از آن فرار کنیم. غافل از این‌که به قاعده قرآنی: «به حساب خود برسید، پیش از آن‌که به حسابتان برسند»، با وقت‌کشی ما، سوالات و ابهامات آن ارزیابی از میان نمی‌رود،‌ بلکه سال به سال بر وزن آن اضافه می‌شود؛ درست مانند اضافه‌وزنی که هر قدر سن بالا می‌رود،‌ امکان کاهش آن کمتر و کمتر می‌شود لذا پیام « نوروز » در همین روبه‌رو شدن با کارنامه یکساله یا چند ساله خودمان و ایجاد آمادگی ذهنی و روحی و جسمی برای تغییر است و اگر آن خواستن برای تغییر اتفاق بیفتد، نوروز به من و شما و دیگر انسان‌ها لبخند خواهد زد.

آغاز عمل

اگر از خوان اول عبور کرده و خواهان ایجاد تغییر در خودتان هستید و ضمنا تا حدی آمادگی روبه‌رو شدن با کارنامه‌تان را دارید، ابتدا باید به شما تبریک گفت که به پیام نوروز توجه کرده‌اید و این توجه به خودی خود ارزشمند است.

چرا که موفق شده‌اید مرحله‌ای جلوتر بروید و مقداری از لجاجت، غرور، خودخواهی، خودمحوری و دید محدود و بسته‌ای را که احتمالا در وجود خیلی از ماها هست را از دوشمان زمین بیندازیم. حالا برای آغاز تغییر نیاز دارید کسی شما را منصفانه و از بیرون نقد کند. منصف‌ترین ناقد در این راستا در سه نفر خلاصه می‌شود: مادر، همسر یا رفیق شفیق . از آنان بخواهید در موقعیتی منصفانه و در حالی که شما را از بیرون می‌بینند، نقدتان کنند؛ از رفتار گرفته تا گفتار و کردار.

واقعیت آن است که بسیاری از نزدیکان و حتی عزیزانمان تصویری از ما در ذهن دارند که شاید با تصویر ذهنی ما از خودمان متفاوت باشد. به عبارت بهتر شاید جهان ما با جهان آنها تفاوت داشته باشد. لذا وقتی از بیرون منصفانه نقد می‌شوید گاه شاید شاهد شکستن یا ترک برداشتن آن تصویر باشید. اما از آن نهراسید.

چرا که شاید این بخشی از واقعیت ما باشد که خودمان از آن بی‌خبریم، اما این بی‌خبری جلوی برخی تصویرسازی‌ها در ذهن دیگر آدم‌ها را نمی‌گیرد البته این را هم در ذهن داشته باشید که نقد و قضاوت از دید دیگران از شما الزاما با واقعیت منطبق نیست اما نکاتی که از کشاکش این نقد را از خودتان درمی‌یابید و احتمالا سعی در اصلاحش خواهید کرد، ارزش بسیار بیشتری از رنجیدن دارد.

ضمن این که شما نیز در پاسخ به آن نقد، در مقام پاسخگویی برخواهید آمد و با بیان آنچه در دلتان می‌گذرد، به پاک شدن تصویرهای احتمالا نادرست از خودتان کمک زیادی خواهید کرد. در نهایت این‌که از محل این نقد، بخشی از ایرادهایتان روشن می‌شود و بخش دیگرش نیز کاملا دست خودتان است. چرا که باید در خلوت خودتان، ببینید چه کرده‌اید و چگونه آدمی هستید.

آنگاه ایرادهایتان را به ترتیب اولویت فهرست کنید و به جنگ دشوارترین آن بروید. این دشوارترین نیز حتما ایراد بزرگی نیست.

لذت تغییر

ضرب‌المثلی می‌گوید: آخرین نقطه دل شب، آغاز روشنایی است. یعنی در اوج فشارها و سختی‌ها، روی خوش و شیرین روزگار طوری رخ‌نمایی می‌کند که اصلا انتظارش را ندارید. نتیجه پس از تغییر جسم و جان بسی لذتبخش است و انسان از خودش خوشش می‌آید و با ظرافت در رفتار و کردار سایرین درمی‌یابد آنان نیز بیش از گذشته از او راضی‌اند.

بسادگی درمی‌یابد بسیاری از آنچه که بار روح و جسم‌تان را سنگین می‌کرد بر زمین انداخته‌اید و به قاعده: سبکباری، سبکبالی است، رسیده‌اید. دوستان جدیدی پیدا کرده‌اید، چهره دوستان قدیمی درخشان‌تر شده، از خودتان بیش از گذشته رضایت دارید، بیش از گذشته مراقب گفتار و اعمال و رفتارتان هستید، قبل از هر عکس‌العملی فکر می‌کنید و به طرف مقابلتان می‌اندیشید و از این راه فقط خودتان، غرورتان و منافعتان را نمی‌‌بینید؛ بلکه خواهید دید رعایت احترام و منافع متقابل، ارزشمندی بیشتری برایتان به دنبال خواهد داشت و در یک کلام: نوروز باستانی پیامش را که همان «تغییر برای تبدیل به انسانی بهتر شدن» است را به شما رسانیده است.

نوروزتان، ابتدا «نو، روز» و سپس فرخنده باد.

[به صورت برگزيده]  

منبع : www.yjc.ir

 

هفته درختكاري

بسم الله الرحمن الرحیم

درخت در آموزه­های اسلامی همواره مورد احترام بوده است و کاشت، داشت و نگهداشت آن به مسلمانان توصیه شده است.

درختان و گیاهان، منبع سرشار حیات بخش، و زندگی­فزا در زیست سالم انسان و سایر موجودات هستند و در تأمین آرامش و نشاط محیط زندگی بشری نقشی بسزا دارند.

ارزش و استفاده‌های متعدّد و متنوّع اقتصادی و زیست - محیطی این منبع ارزشمند الهی، تکیه­گاه مطمئن و استواری برای تداوم و سالم­داشت زیست انسان و موجودات زنده و متضمن شکوفایی حیات جوامع بشری و توسعه پایداراست.در این بین، درختان مثمر، اهمیتی دوچندان دارند.

همچنان که در آموزه­های اسلامی بر کاشت درختان و بویژه درختان مثمر تأکید شده و درختکاری در زمره محبوب­ترین اعمال نزد پروردگار معرفی شده است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می­فرمایند: «مَنْ غَرْسَ غَرْساً فَأَثْمَر َأَعْطَاهُ ا للَّهُ مِنَ الْأَجْرِ قَدْرَ مَا یَخْرُجُ مِنَ الثَّمَرَةِ؛ هرکس درخت مثمری بکارد،خدا به اندازه میوه آن،به او پاداش مى­دهد.» (کنزالعمال، ج 3، ص896)

همچنین می­فرمایند: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَغْرِسُ غَرْساً فَیَأْکُلُ مِنْهُ إِنْسَانٌأَ وْ طَیْرٌأ َوْ بَهِیمَةٌ إِلَّا کَانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَةً ؛ هیچ مسلمانى نیست که درختى بکارد و انسان یا پرنده یا حیوانى ازآن بخورد ، مگر اینکه براى او صدقه اى محسوب شود.» (مستدرک الوسائل، ج13، ص 460)

 

 

ارزش و اهميت نيكوكاري

 

 

رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود: خداي متعالي به داوود پيامبر (سلام الله عليه) چنين وحي كرد: بنده اي از بندگانم در روز قيامت كار نيكي مي آورد ، پس او را در بهشت حاكم مي سازم .داود عليه السلام پرسيد: آن كار نيك چيست؟ خدا گفت: اندوهي از مومني مي زدايد، اگر چه با دانه اي خرما يا نيمي از آن باشد . داود عليه السلام گفت : شايسته است كسي كه تو را بشناسد ، اميدش را از تو نبرد.

آداب نيكوكاري

قرآن كريم پاداش احسان ونيكي را نيكي مي داند. معناي دقيق آن اين است كه اگر كسي نسبت به شما نيكي كرد و شما نيز مشابه آن را درباره ي او روا داشتيد ، كار شما عدل است نه احسان ؛ ولي اگر افزون بر كار او شما دوباره نسبت به او نيكي كنيد ، كار شما مي شود احسان كه مي تواند جزاي احسان او باشد و اين احسان آدابي دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود:

جزاي نيكي با نيكي : رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود: چون كسي به شما نيكي كرد ، آن را با نيكي جبران كنيد . اگر نداشتيد سپاسگزار او باشيد ؛زيرا سپاسگزاري گونه اي از پاداش است .

نيكي به همه : رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود: اوج خردمندي پس از ايمان به خدا دوستي با مردم و نيكوكاري نسبت به نيكوكار و بدكار است .

امام رضا عليه السلام به نقل از پيامبر(صلي الله عليه وآله) فرمود: به همگان اعم از شايستگان و نا اهلان نيكي كنيد ؛ اگر كسي را نيافتي كه در خور و شايسته ي دريافت نيكي باشد، تو به نيكي كردن سزاواري.

نيكي در برابر بدي: رسول خدا (صلي الله عليه وآله) فرمود : آ يا شما را از بهترينم خلق [خصلت] دنيا و آخرت آگاه نكنم ؟ در گذشتن از كسي كه به شما ظلم كرده است ، نيكي و احسان به كسي كه به شما بدي كرده و بخشيدن به كسي كه از شما دريغ داشته است.

تعجيل ، تقليل وترك منت: امام صادق عليه السلام فرمود: نيكوكاري كامل نمي شود ، جز با سه خصلت : شتاب در آن ، كم شمردن بسيار آن  ومنت ننهادن.

مخفي بودن : امام صادق عليه السلام فرمود: نيكو كاري به صلاح نمي گرايد، جز با سه چيز: اندك شمردن آن ، مخفي كردن آن وشتاب در آن؛ زيرا آنگاه كه تو آن را اندك بشماري ، نزد دريابنده بزرگش كرده اي و چون آن را بپوشاني آن را به كمال رسانده اي وهنگامي كه شتاب كردي ، گوارايش كرده اي .

امير مومنان سلام الله عليه فرمود : هرگاه احسان و نيكي كردي ، آن را بپوشان .

منبع : مفاتيح الحياه ص 530-529

برات برائت از آتش

راحيل(از فرشتگان مقرب)عرضه داشت: پروردگارا ! با آن بركت بسياري كه ما در بهشت از آن دو (علي و فاطمه عليهما السلام) ديديم ، اين بركت ديگر تو چيست؟ خداي صاحب عزت وجلال گفت: از بركت من بر آن دو اين است كه آن دو را برمحبت خود جمع مي نمايم و حجت بر خلقم قرار شان مي دهم . به عزت وجلالم قسم ذريه اي از آنان مي آفرينم كه خزانه دارم در زمين ، معادن علمم و دعوت كنندگان به سوي دين من باشند و به آنان بعد از انبياء و مرسلين حجت بر خلقم تمام شود . در اين ازدواج فرخنده ، خداوند در شجره ي طوباي بهشت به تعداد دوستداران علي و فاطمه سلام الله عليهما اوراقي قرار داد كه برائت آنان از آتش دوزخ است . فرشتگاني نيز در زير آن درخت طوبي قرار دارد كه چون رضوان (ملك موكل بر بهشت) آن را تكان مي دهد ، آن اوراق را كه به زير مي ريزند، نگه دارند و در قيامت هيچيك از محبان امير المومنين و صديقه كبري سلام الله عليهما باقي نمي ماند مگر آنكه به نزد فرشته ي حامل آن برگه ي برائت مي آيد و رهايي خود ار آتش جهنم را به دست آورد .

منبع: روضه الواعظين ،ص 126 و الصواعق المحرقه، ص 103

 
مداحی های محرم