موضوع: "29دی"

حديث

امام باقر (عليه السلام ) فرمودند:

فَأَنزِل نَفسَكَ مِنَ الدُنيا كَمَثَلِ مَنزِلٍ نَزَلتَهُ ساعهً ثُمَّ ارتّحَلتَ عَنهُ؛

«خود را در دنيا چنان منزل ده كه گويي ساعتي در آن منزل داري وسپس از آن كوچ مي كني.»

بحار الانوار،ج 75 ،ص165

محاسبه

حضرت آيت الله بهجت :

  ما بايد اهـل محاسبه باشيم ، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم ، خود محاسبه مطلوب است . اگر بدانيم فلان روز حسيني و فلان روز يزيدي هستيم ، بهتر از اين است كه اصلا ندانيم يزيدي هستيم يا حسيني . سرانجام ممكن است روزي به خود بياييم و بخواهيم تدارك كنيم .

 

رحمت واسعه ، ص 172

حديث

 

 

 

قالَ الامام الجواد(عليه السلام ) : مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَتَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَإنْ كانَ نَزْراً قَلیلاً .

 


امام جواد (عليه السلام):ملاقات و دیدار با دوستان و برادران، موجب صفای دل و

 

نورانیّت آن می گردد و سبب شكوفایی عقل و درایت خواهد گشت، گرچه در مدّت

 

زمانـی كوتاه انجام پذیرد.

 

 

امالی شیخ مفید، ص ۳۲۸ ، ح ۱۳

الفت

از ويژگي هاي ديگري كه خداوند به قلوب مومنين عطا فرمود ، تأليف قلوب است :«الالف به معناي اجتماع و التيام است و الفت به معني انس گرفتن و دوست داشتن است.»

ساليان طولاني بين طايفه ي اوس و خزرج در مدينه جنگ و خون ريزي بود وسينه هاي آن ها مالامال كينه و عداوت ، آن چنان كه هيچ كس باور نمي كرد روزي آن ها دست  دوستي و محبت به سوي هم دراز كنند و در يك صف قرار بگيرند ، ولي خداوندقادر اين كار را در پرتو اسلام و در سايه نزول قرآن انجام داد..

آن ها كه بر وضع و روحيه ي افراد لجوج و كينه توز به ويژه مردم عصر جاهليت آشنا هستند مي دانند كه اين گونه كينه ها و عداوت ها را نه به وسيله ي مال و ثروت مي توان شستشو كرد نه با جاه و مقام . تنها راه فرو نشاندن آن ، انتقام است ؛تنها چيزي كه مي تواند آن كينه هاي راسخ و ريشه دار را از ميان ببرد ، ايجاد انقلاب و دگرگوني در افكار ، انديشه ها و دل هاست. . اين كاري است كه از پول و ثروت هرگز ساخته نيست ، بلكه تنها در سايه ي ايمان واقعي است و خدا به خاطر همين ايمان ، بين قلوب الفت ايجاد مي كند.

كتب تفاسير ، سه نوع تقسيم براي تاليف قلوب ذكر كرده اند :

يك. الفت مومنين با مومنين:«وَ …فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِكُم فَأصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانا….»(آل عمران /103)

دو. تأليف قلوب كفار با مومنين : به وسيله ي پرداخت زكات به آنها دل هايشان را به طرف اسلام متمايل شود و به تدريج اسلام بياورند و يا اگر مسلمان نمي شوند ولي مسلمانان را در دفع دشمن كمك مي كنند و يا در بر آوردن پاره اي از حوائج ديني كاري انجام مي دهند :« إنَّما الصّدَقاتُ لِلفُقراءِ و َ المَساكِينِ و العامِلِين َ عَلَيها وَ المُولَّفَهِ قُلُوبُهُم.»

سه. الفت كفار با كفار : اما آنچه كه امكان ندارد ، الفت واقعي كفار با يكديگر است «…تَحسَبُهُم جَميعا وَ قُلُوبُهُم شَتَّي …؛ اي پيامبر! ايشان را متحد مي بيني ولي دل هايشان پراكنده است .»

 

منبع : معنا شناسي قلب در قرآن ،ص 88.

 

آثار بصيرت

آثار بصيرت

در حديث نبوي آمده است: « در دل هر بنده اي دو ديده ي نهاني است كه به واسطه ي آن دو ، غيب را مي نگرد و چون خدا بخواهد در حق بنده اي نيكي

كند ، دو چشم دلش را مي گشايد تا به واسطه ي آن ، آن چه را كه از ديدگان ظاهري شان نهان است ، بتواند ببيند .»

حارث بن مالك بن نعمان انصاري از شمار انـسان هاي صاحـب بصيـرت ، بود. پيامبر اكـرم صلي الله عليه و آله از او پرسيـد : « كَيفَ أَصبَحتَ ؛ چگونـه اي و در

چه حالي ؟» عرض كرد : « مومن راستيـن و اهل يقينم.» پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «علامـت يقين و ايمان راستينت چيـست؟»عرض كرد:«زهـد و كناره گيري نفسم از دنيا

و دلبستگي به آن ، موجب شد كه شب هايم را به بيداري و عبادت و روزهايم را به روزه و گرسنگي بگذرانم . از اين رو به درجه اي از بصيرت وبينايي رسيـده

ام كه گويي عرش پروردگار را كه براي حسابرسي بر پاشده است ، مي بينم و بهشتيان را در حال زيارت يكـديگر مي نگرم و نالــه ي وحشتناك جهنميان را از

درون آتش مي شنوم.» پيامبر صلي الله عليه و آله فرمـود: « هذا عَبدٌ نَوَّرَ اللّه قَلبَه بالايمان …؛ بنده اي است كه خداوند قلـب او را با ايمـان روشن ساختـه است .

حال به بركت اين نور الهي صاحب بصيرت شده اي ، پس آن را حفظ كن .»

اين خاصيت نور باطني يا بصيرت است كه از فطرت انسان پرتـو افشان مـي شود و اگر منبع الهي آن (فطرت) زنده به گور نشود و غبار آلودگـي ها و تيرگـي

هواهاي نفساني آن را نپوشاند ، همواره چشم بصيرت باطن پر فروغ خواهد بود . اما اگر در پشت ظلمت گناه پنهان گردد و انسان تبهكار ، حقيقت را نبيند ،

خود را گم مي كند و پس از آن  مدتي خويشتن را به كلي فراموش مي نمايد .

از جمله راه هاي تحصيل بصيرت عبارت اند از : 1. توبه 2. ذكر خدا 3 . هم نشيني با علما 4. خرد ورزي 5.زهد و عدم دلبستگي به دنيا .

 

منبع: معنا شناسي قلب در قرآن ،ص 57